|
کد مطلب: 150499
الان وقت امتياز دادن به آمريکا نيست
تاریخ انتشار : 1393/11/27 09:17:18 نمایش : 1117
الان وقت امتياز دادن به آمريکا نيست. الان زمان گرفتن يک تصميم راهبردي است که ميتواند دگرگونيهاي اساسي در نحوه حضور آمريکا در منطقه ايجاد کند و امنيتي پايدار و زوالناپذير را براي ايران و ملتهاي مسلمان به ارمغان بياورد.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، مهدي محمدي در وطن امروز نوشت:وضعيت وخيم راهبردي آمريکا در منطقه مانع از آن شده که آمريکاييها بتوانند در مذاکرات هستهاي ديدگاهي خردمندانه اتخاذ کنند.
تعداد تحليلگران غربي که عقيده دارند ايران بازي ژئوپليتيکي در منطقه را از آمريکا برده، مدتهاست از حد مجاز براي واشنگتن فراتر رفته است. به موازات اينکه آمريکاييها ميخواهند در مذاکرات هستهاي، با ايران به مثابه يک دولت ضعيف و دست بسته مذاکره کنند، حقايق مربوط به دست باز و برتر ايران در منطقه سخت آنها را آزار ميدهد.
اجازه بدهيد اين نکته مهم- و نه البته جديد- را يادآوري کنم که از همان ابتدا هم براي آمريکاييها مساله هستهاي ايران بيش از آنکه يک مساله خلع سلاحي باشد، يک مساله ژئوپليتيکي بوده است. ارزيابيهاي اطلاعاتي دولت آمريکا مدت هاست ميگويد برنامه هستهاي ايران يک تهديد مرتبط با اشاعه نيست. به زبان سادهتر آمريکاييها قبول دارند برنامه هستهاي ايران هرگز منجر به اينکه ايران سلاح هستهاي بسازد و با آن کسي- از جمله آمريکا را تهديد کند- نخواهد شد.
همين ارزيابيها اما تاکيد ميکند در صورتي که ايران «ظرفيت حساس هستهاي» را بهدست بياورد، نظم ژئوپليتيکي منطقه به سرعت دگرگون خواهد شد. اينجاست که مهمترين نگراني آمريکا شکل ميگيرد. آمريکا نگران است ظرفيت هستهاي، اعتماد به نفس منطقهاي ايران را بالا ببرد و با افزايش قدرت بازدارندگي ايران، برنامه منطقهاي آن را از اينکه هست، بلندپروازانهتر کند.
براي آمريکا ژئوپليتيک خاورميانه بسيار مهمتر از موضوع هستهاي است. پس از يک دوره انحراف در بيداريهاي اسلامي منطقه، ايران دوباره در حال از سر گرفتن پيروزيهاي خود است. در واقع اين ايران نيست که پيروز ميشود بلکه ملتهاي منطقه هستند که عليه سلطه غرب بپاخاستهاند و به طور طبيعي هر جا کساني در مقابل آمريکا بايستند متحد ايران هستند، حتي اگر يک بار هم گذرشان به تهران نيفتاده باشد.
آمريکا اکنون توان واکنش به پيشرفتهاي سريع منطقهاي ايران را از دست داده است. آمريکاييها درباره تحولات منطقه هيچ راهبردي ندارند. مهمتر از آن، حالا معلوم شده حتي توانايي تاکتيکي آنها هم بشدت تحليل رفته است.
نگاهي به سند استراتژي امنيت ملي ۲۰۱۵ آمريکا نشان ميدهد سياست خارجي اين کشور بويژه در خاورميانه مبتني بر ۲ اصل است:
۱- اجتناب از مداخله مستقيم
۲- مبتني بر تشکيل ائتلافهاي متنوع
اين اصول هيچ چيز جز اعتراف آمريکا به اين نيست که وارد دوراني طولانيمدت از ضعف راهبردي شده، نه اقتصادي دارد که خرج مداخله را بدهد، نه ارتشي که مجري مداخله باشد و نه مردمي که براي مداخله سوت و کف بزنند. حقيقت قدرت آمريکا را نبايد در مذاکرات هستهاي ديد يعني جايي که ديپلماتهاي آمريکايي ژست ميگيرند و حرفهاي بزرگتر از دهانشان ميزنند. حقيقت قدرت آمريکا در ناتواني آن براي کنترل تغييرات ژئوپليتيکي نمايان ميشود که آشکارا هم آمريکا و هم متحدان آن را به انفعال کشانده است.
ايران اکنون در دمشق و بغداد يک منجي است، در بيروت حافظ ثبات محسوب ميشود، در صنعا يک قدرت نامرئي بسيار نيرومند است و بزودي- آنطور که اسرائيليها خود ميگويند- در جنوب سوريه هم کار معارضه را تمام خواهد کرد و به جبههاي جديد با سرزمينهاي اشغالي شکل خواهد داد. (برخلاف آنچه بسياري از غربيها تصور ميکردند انتقام اصلي ترور رزمندگان مقاومت در قنيطره، نه انهدام ۲ خودروي نظامي اسرائيل بلکه تصرف کامل جولان از سوي مقاومت است).
در همه اين موارد، آمريکا از نشان دادن هرگونه واکنشي ناتوان است. فرقهايسازي منازعات راهبردي در منطقه که زماني آمريکاييها تصور ميکردند به نفع آنهاست اکنون به يک معضل تبديل شده است. همه معادلات منطقه به بازيهاي دو سر ضرر براي آمريکا بدل شده است. در سوريه يا بايد از داعش حمايت کنند يا اسد، در عراق يا بايد جانب سلفيها را بگيرند يا با متحدان ايران همپيمان شوند، در يمن يا بايد نبرد با القاعده را متوقف کنند يا با حوثيها تعامل کنند، در ليبي يا بايد يک مداخله جديد انجام بدهند يا رشد دوباره القاعده و اتحاد آن با داعش را تماشا کنند.
همه جاي منطقه وضعيت کم و بيش همينطور است؛ آمريکا نه راه پس دارد و نه راه پيش. همه آنچه آمريکاييها به آن دل بستهاند اين است که بتوانند ايران را وادار به پذيرش يک توافق بد هستهاي کنند و بعد با اعتماد به نفس ناشي از آن، سراغ ديگر مسائلشان بروند.
الان وقت امتياز دادن به آمريکا نيست. الان زمان گرفتن يک تصميم راهبردي است که ميتواند دگرگونيهاي اساسي در نحوه حضور آمريکا در منطقه ايجاد کند و امنيتي پايدار و زوالناپذير را براي ايران و ملتهاي مسلمان به ارمغان بياورد. نگاه از منظر ژئوپليتيکي به ما ميگويد يک توافق خوب براي ايران ممکن است به شرط اينکه ميزان قدرت منطقهاي خود را درست درک کند.
کاش اتاق مذاکرات هستهاي يک پنجره داشت؛ پنجرهاي که به صنعا، بيروت، دمشق و بغداد باز شود.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|